شعرشمع ازدکترعلی شریعتی دستهبندی: دکترشریعتی,شعر سرا بدون دیدگاه شمع تا سحر ای شمع بر بالین من امشب از بهرخدا بیدار باش . سایه غم ناگهان بردل نشست رحم کن امشب مرا غمخوار باش . کام امیدم بخون آغشته شد تیرهای غم چنان بر دل نشست .
شعرکویرازدکتر علی شریعتی دستهبندی: دکترشریعتی,شعر سرا بدون دیدگاه شگفتا! وقتی که بود نمی دیدم، وقتی میخواند نمی شنیدم… . وقتی دیدم که نبود… وقتی شنیدم که نخواند…! .